محیا پورابراهیم؛
سهگانهی گسلساز اسرائیل؛شکافهای درونی در سایه بحران غزه و حکومت نتانیاهو

رژیم صهیونیستی سالهاست با تنشهای سیاسی، داخلی و هویتی عمیقی مواجه است. اگرچه موجودیت خود را بر پایهی وحدت یهودیان بنا نهاده اما از درون گرفتار از هم گسستگی های بنیادی شده است که نه تنها وحدت اجتماعی را از بین برده، بلکه ساختار سیاسی و امنیتی آن را هم به لرزه درآورده. در سالهای اخیر و به ویژه پس از جنگ جاری در غزه، این گسلها بهطرز بیسابقهای فعال شدهاند. قلب این شکاف، سهدستگی عمیق در جامعه صهیونیستی میباشد: شکافی بین مذهبیهای افراطی، سکولارهای لیبرال، و نظامیهای امنیتمحورِ میانهرو.
نکته قابل توجه این است که این سهگروه، نهتنها دیدگاههای متضادی نسبت به چیستی و ماهیت اسرائیل دارند بلکه در برابر شخصیتی چون بنیامین نتانیاهوی ملعون نیز مواضع کاملا متفاوتی اتخاذ کردهاند.
گسل های عمیقی به نام سه دستگی:
۱. مذهبیها و راست افراطی: نیروی تندرو و گسترشطلب
این گروه متشکل از صهیونیستهای مذهبی به رهبری اسموتریچ یا «عوتسما یهودیت» به رهبری بنگویر، احزاب یهودی ارتدوکس و بخشی از پایگاه سنتی حزب لیکود است. این گروه اعتقاد دارد که اسرائیل نه صرفاً یک کشور، بلکه سرزمین مقدسی است که حق انحصاری یهودیان بر آن را باید به هر شکل و هر قیمت ممکن تثبیت کرد. در نتیجه با هرگونه امتیاز دادن به فلسطینیها یا حتی مذاکرات صلح مخالفت دارد. آنها در پی گسترش شهرکهای یهودینشین در کرانه باختریاند و خواهان اعمال کامل حاکمیت بر مناطق اشغالی هستند و شایان ذکر است که این دسته افراد یهودی بودن را اصل شهروندی میدانند و حتی اعراب ساکن اسرائیل را شهروند درجه ۲ به حساب می آورد.
از منظر داخلی، این جریان تلاش میکند اسرائیل را به سوی یک حکومت یهودی مذهبی هدایت کند. جایی که قوانین شریعت یهود در نظام قضایی، آموزش، خانواده و رسانهها نقش تعیینکننده داشته باشد. آنها مخالف ازدواج مدنی، حملونقل عمومی در شبات و سکولاریسم عمومی هستند.
۲. سکولارها و لیبرالها: صدای مدرن، صلحطلب و منزویشده
این گروه عمدتاً در تلآویو، حیفا و مناطق پیشرفتهی اقتصادی-آموزشی اسرائیل متمرکزند. آنها اغلب از نخبگان دانشگاهی، فعالان حقوق بشر، تکنولوژیمحورهای صنعتی و قشر تحصیلکردهی شهری تشکیل شدهاند.
این جریان باور دارد اسرائیل باید کشوری سکولار، لیبرال و متکی بر دموکراسی غربی باشد. آنها به دنبال جدایی دین و مذهب از سیاست هستند. از منظر حقوق بشر، بسیاری از آنها خواهان به رسمیت شناختن حقوق کامل عربهای اسرائیلی و حتی برخی طرفدار تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند.
با ظهور دولتهای راستگرای افراطی این گروه بیش از پیش منزوی شدهاند. اصلاحات قضایی دولت نتانیاهو در سال ۲۰۲۳ که قدرت دیوان عالی را تضعیف و اختیار بیشتری به دولت داد، بهشدت آنها را نگران کرد. از دل این نگرانی، تظاهراتهای سراسری پدید آمد که بیش از ۳۰ هفته ادامه داشت.
این گروه نتانیاهو را نهتنها عامل فروپاشی دموکراسی، بلکه عامل فساد، بحران داخلی و شکست در برابر بحرانهای امنیتی میدانند. جنگ غزه برای آنها فاجعهای انسانی و نمادی از بنبست سیاست راستگرایانهای است که هیچ آیندهای برای اسرائیل متصور نیست.
۳. نظامیها و امنیتیهای میانهرو: منطق استراتژیک در مقابل ایدئولوژی
سومین قطب قدرت، ژنرالهای پیشین، رؤسای سابق موساد و شاباک، و کارشناسان امنیت ملی هستند. آنها نه مانند راستگرایان افراطی ایدئولوژیک عمل میکنند، نه مانند سکولارهای لیبرال به ارزشهای جهانوطنی و غربی پایبندند. نگاهشان استراتژیک و عملگرایانه است.
برای آنها، امنیت مهمترین ارزش است. اما امنیت نه از طریق بلندپروازیهای ایدئولوژیک یا سرکوب، بلکه از طریق نظم، اتحاد داخلی، روابط خارجی قوی، و برنامهریزی دقیق حاصل میشود. آنها با آتشبسهای هوشمند، دیپلماسی استراتژیک و همکاری با ایالات متحده موافقاند.
از دید این گروه، نتانیاهو فردی فرصتطلب است که امنیت اسرائیل را فدای بقای سیاسی خودش کرده است. از همین رو، در ماههای اخیر حتی چهرههایی چون گانتس از دولت ائتلافی جنگی استعفا داده و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شدهاند. برای این دسته، ادامه حضور نتانیاهو؛ یعنی تداوم آشوب.
نقطه تقابل و بحران کنونی
با آغاز جنگ در غزه (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، این سه دستگی مشکلی اساسی به وجود آورد. جناح اول (تندروها) خواهان ادامه جنگ تا نابودی کامل حماس و فتح غره بودند. جناح دوم (سکولارها) نگران وجهه بینالمللی و هزینه انسانی جنگ بودند و گروه سوم (نظامیها) تأکید میکردند که بدون راهبرد مشخص، این جنگ فقط فرساینده خواهد بود. نتانیاهو تحت فشار جناح اول و ترس از سقوط سیاسی، راه جناح اول را انتخاب کرد؛ نتیجهاش، خشم جناح دوم و استعفای جناح سوم بود.
و امروز، اسرائیل شاهد شکافی کمسابقه است؛ نهتنها بین مردم و دولت، بلکه در هویت خودش. این شکافها بهحدی گسترده شدهاند که بسیاری از تحلیلگران، از خطر “انفجار داخلی” و حتی “فروپاشی اجتماعی” صحبت میکنند و در پی این وقایع شاهد مهاجرت نیم میلیونی ساکنین اسرائیل بوده ایم که لازم به ذکر است که شکسته شدن سد محکمی مانند گنبد آهنین اسرائیل توسط موشک های ایران از وعدهی صادق ۱ تا کنون ضربهی کاری به امنیت دشمن وارد کرده و حس ناامنی در جامعه اسرائیل ایجاد و مهاجرت شهروندان افزایش یافته که دور از انتظار هم نبوده؛ مردمی که تماماً از بزرگ تا کوچک هیچ عرق ملی به سرزمینی که در آن زندگی می کننده ندارند و صرفا با هر جایگاهی با ماهیت نظامی پرورش یافته اند در صورت نبود امنیت دلیلی برای ماندن و دفاع در خاکی که هیچ تعلق خاطری به آن ندارند، نمیبینند!
در شرایطی که رژیم صهیونیستی با چالشی همهجانبه مواجه است، از جنگ، بحران اقتصادی، انزوای بینالمللی، درگیریهای داخلی تا مهاجرت چشم گیر مردمش آینده اسرائیل، در میدان نبرد داخلی بین این سهگروه تعیین خواهد شد. و نتانیاهو، همانگونه که امروز محور نزاع است، احتمالاً نقطه انفجار نهایی این شکافها هم خواهد بود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰